برای دیدن بقیه عکس ها بر روی ادامه مطلب کلیک کنید.
کوهمره سرخی
منبع :گنجینه گویش شناسی فارسی تالیف عبدوالنبی سلامی، وحاج میرزا حسن،فارسنامه ناصری ..ص 1500
((از سرد سیرات فارس،میانه ی مغرب وجنوب شیراز است .درازای ان از روستای چنار سوخته تا کودیان 17فرسخ است.وپهنای ان ازخانه خویس تا کوهزرگ 5 فرسخ استازجانب مشرق به بلوک خواجه وبلوک سیاخ وازنواحی حومه ی شیراز واز طرف شمال باز به نواحی شیراز وبلوک اردکان ونواحی ممسنی وازسمت غرب به نواحی کازرون وبلوک جره واز جانب جنوب به بلوک فراشبندتمام این بلوک در کوهستان برف نشین بارانی قرار گرفته است.
چشمه های شیران ورودخانه های گوارا دارد...و زمین کشت کاری این بلوک کم است ودر کنار رودخانه ها گندم وبرنج می کارند.جنگل های کوهستان این بلوک شامل در ختان بلوط و بن وبادام کوهی است.هیزم وزغال شهر شیراز را ااین بلوک می اورند. و قصبه این بلوک روستای شکفت است.که مشتمل بر41 روستای اباد از جمله: اب سرد، پراشکفت، بگدانه، بندویه، بنستان، بهاره، چار مکان، خانه خویس، خبره، خرگ، دادنجان، دریاهک، دشت ارجن(ارژن)، دودویه، ده سرو، ده لری، ده مسغان، ده نمک، رجی، رمغان، ریگستان، زنیلن، سبوک، سرخی، سرداب شکفت، قلعه مشیر، کراج، کرگاو، کمیلی، کودیان، کوزرگ، ماصرم، مله گاو، مورنجان ومیگلی است.)
امروزه گستره ی کوهمره سرخی به دودهستان کوهمره سرخی وسیاخ محدود می شود که اغلب روستاهای ان به دلیل دوری از امکانات ارتباطی وصعب العبور بودن راه ونداشتن اب کافی وزمین مناسب،از محل اصلی نقل مکان کرده اندودر کنار رودخانه هاوزمین های هموارترمسکن گزیده اند.از جمله ی این روستاها می توان به یچی، کوزرگ، ماصرم، ده سرو، مسقان(ده مسغان و ده لری)، و...اشاره کرد.علاوه بر اینها تعدادی روستای جدیدی نیز در این منطقه بوجد امده اندکه سابقه ی انها به چند دهه ی اخیر میرسد.
علاوه بر مردم یکجا نشین کوهمره سرخی، گروهی عشایر نیز در منطقه کوهمره سرخی زندگی می کنند که به صورت نیمه کوچی زندگی می کنند که در عین اشتغال به زراعت، به دامداری مشغولند.عشایر کوهمره سرخی که دارای سازمان قبیله ای هستند عبارتند از:ایل سرخی، طایفه ی سقلمچی، طایفه بککی، طایفه ارندی، وطایفه ی مالکی.
بجزمردم روستایی وعشایر مستقل کوهمره سرخی، طوایفی از ایل قشقایی نیز به دلایل مختلف اقتصادی وسیلسی در کوهمره سرخی ساکن شده اند که عبارتند از: طایفه ی قره غانلو، بخشی از تیره شاهی لو(جانی خانی)، بخشی از طایفه ی دره شوری، همچنین خانوارهای از بنکوها وطوایف زرگر، چگینی، وبیات و....
مسقان
اخرین روستای کوهمره سرخی که دربین دوکوه"بیل"و"دودو" واقع است مسقان نام دارد.این روستا در 62 کیلومتری جنوب شیراز واقع است.اهالی این روستا قبلا درتنگ مسقان زندگی می کردند،که در دهه های اخیر به محل فعلی نقل مکان کرده اند.
جمعیت مسقان حدود 450خانوار(1700نفر)است،که تعدادی نیز به شیرازمهاجرت کرده اند.سازمان اجتماعی مردم مسقان چون دیگر مردم کوهمره طایفه ای است،مردم این روستا در پنج طایفه ی:پرشکفتی،قربوزار،موزوری،رىیس زار،وخواجه قرار می گیرند.
شغل اصلی مردم کشاورزی ودامداری است،محصولات ان برنج،غلات،اناروخرما استٰ.در منطقه ی مسقان آثار تاریخی متعددی وجوددارد.ازجمله امام زاده سیدمحمد،شاه شریف پسند،برم آسیو،قلعه تنگووآسیاب ولی خان.
گویش مسقانی باگویشهای جنوب این منطقه همچون بگدنه،شکفت خویشاوند است.
بزرگان گمنام
اگه وبلاگمو مطالعه کرده باشید، اطلاعات مفیدی درمورد دهستان
های کوهمره ذکرشده.دراینجا لازم می بینم اسامی تعدادی ازافراد بزرگ کوهمره بگویم.
1- مهدی سرخی
2- حاج عوض قلی محمدی
3- حاج سردار شاهین
4- بهادرخان امیری
5- کرامت خان اسدی
6- حاج برزو مهبودی
7- فریدون محمدی
8- .....
درآینده اطلاعات جامع وکاملی درمورداین افراد مشاهده خواهیدکرد.
جوک کوهمره ای,,
1:انگاه از سوی خدا ندا امد:موسی ویسا
.ولی موسی وینسا.
خدا گفت:موسی روغونه ی نیل قیله آو ات می به ویسا"""
اما موسی وینسا.
واین چنین بود که خدا گفت:خدا غضب کوتی سرموسی که مجاب وانمیبو نیل توویسا
2- ابراز علاقه ی یه شکفتی به زنش :
درباغ قلبم توتنها انجیری هستی که کرم نزدی
3 -تربیت فرزند به سبک کهمره ای:خدا گمت کو،خدا نیست کو،کفارات کله گوت،قضا بچیله همدار خوت بزی تی سرت،خوار کور،قد یه خری میخوری،یه فرمونی نمی بری؟
نودان | ||
---|---|---|
|
||
اطلاعات کلی | ||
کشور | ایران | |
استان | فارس | |
شهرستان | کازرون | |
بخش | کوهمره | |
مردم | ||
جمعیت | ۲۴۷۲ | |
زبان گفتاری | فارسی (گویش کوهمرهای) |
|
مذهب | شیعه | |
جغرافیای طبیعی | ||
ارتفاع از سطح دریا | ۱۰۲۱ متر | |
نودان شهری است در بخش کوهمرهشهرستان کازروناستان فارس در جنوب
جمعیت شهر نودان در سال ۱۳۸۳ برابر با ۲۴۷۲ نفر بودهاست.
از نقاط دیدنی نودان چشمه رنجان است که در مسیر جاده کازرون به شیراز واقع شدهاست. در دامنه کوه، چشمهای جوشان دارد که آب آن بسیار گواراست. این چشمه که سرچشمه اصلی آن از نودان است به چشمه «پیر سبز» و از آنجا به رودخانه شاپور میپیوندد. در فصل زمستان نیز به هنگام بارندگی حجم آب آن بسیار زیاد میشود.
غلامحسین نوذری، وزیر نفت ایران اهل نودان است. وی از سال ۷۰ تا ۷۸ نماینده دوره چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی بوده و در آبادانی این شهر بسیار تلاش نمودند.[۳] از جمله امکانات این شهر زمین چمن مجموعه ورزشی شهدای شهر نودان است.[۴] گروهی از مردم نودان برای کار به عنوان کارگر فنی و ماهر در کشورهای عربی خلیج فارس بهسر میبرند.
این مطلب درد ودل نیست .گلایه هم نیست. یک نصیحت ازبرادر کوچکتر شما است.
امروزه هر کشور. استان وشهری دارد فرهنگ وتمدن خودشان را به همه معرفی میکنند.حتی بعضی از انهادارند تاریخ وتمدن دروغی میسازند.چراچراچرا افراد تحصیل کرده وباسواد دهستان کوهمره توجه بسیار کمی به این موضوع دارند.چرا هرفرد ی از این دهستان بزرگ که به جای میرسددیگر هیچگونه توجهی به کوهمره نمیکند.
من ترک نیستم ....من لرنیستم......من کوهمرایم .....دهستان من تاریخ وفرهنگ بسیار قدیمی دارد.ولی صدحیف که ناشناخته است.
چرا ماباید اصالت وفرهنگ خود را فراموش کنیم..مگر ما کم دکتر ومهندس وحقوقدان و.....داریم.
چرا این همه افراد باسواد تاحالا یک همایش برگزار نکرده اند.
چراها زیاد است ولی پاسخ دادن به انها سختو مشکل..............
درپایان این جمله رامینویسم:همیشه خاک گلدونی باش که وقتی به اسمان رسید یادش نره ریشش کجاست..
به نام خدا
((مي گو خوت هم بيو سي كو عزيزوم))
قلم ياري نما جوهر رها كن
بيادينم به كوهمره ادا كن
به كوهمره به صحراي علفزار
به سرسبزي وجنگل هاي پربار
به ماصرم وچنار قدكشيده
كه اين قد قامتي را كس نديده
به مسقان وانار ترش وشيرين
همان مهرو محبت هاي ديرين
بگو ازطعم خوب آب سرخون
ز زيبا بودن آبشار رمقون*
بگو كوهمره اي مهمان نواز است
در خانه به روي دوست بازاست
اگر مهمان بيايد در سرايش
بدان هستي خود كرده فدايش
مثال حاج محدعلي*ازكوي مسقان
كه راهش بود راه عشق وايمان
كسي كه خانه اش مهمان سرابود
به فكر مردم وياد خدابود
به دستش بود دست مستمندان
كمك مي كرد او با روي خندان
ز رمقان حاج قلي آن مرد والا
كه تعريفش شنيدم من ز بابا
پدرمي گفت مردي خوش بيان بود
نشان معرفت در اوعيان بود
زياداست مردهاي اين چنيني
كمي دقت كني بسيار بيني
بگواز شير مردان دلاور
شهيدان،عاشقان دين وكشور
شهيدانش همه دلداده بودند
مثال خاك پاك وساده بودند
همه در ياري آقا دويدند
به آغوش خداوندي رسيدند
بگو از غيرت ومردانگيشان
بگو از همت ودلدادگيشان
تمام بانوان همكار همسر
چنين است دلربايي هاي دلبر
بگو از لهجه ي شيرين مردم
مي گو خوت هم بيو سي كو عزيزوم
بيو كوهمره همه چيش قشنگه
سي دشمن حرفل مردم تفنگه
بيو هوني كنار شرشر او
كه لالايي مي خونه تا هوشي خو
بيو گرمونه سي لطف خدا كو
تمام غصيل از خود جدا كو
بگو از آسمان آبي وپاك
بگو از گنج هاي حاصل از خاك
عدس،گندم،جو وشلتوك پاكش
زگردو وهلو از سيب وتاكش
انارش سرخ همچون رنگ آتش
به محض يك نظر دل گشته دلكش
چنين است اين نگين سبز شيراز
همه سرسبزي وزيبايي وناز
به معروفي كه گويد در نديدن
شنيدن كي بود مانند ديدن
بيا خود ناظر اين گفته ها باش
قدم بر چشم ودل مهمان ما باش
تماشا كن تودرياي محبت
نظر كن گوشه اي از باغ جنت
محدعلي:محمد علي
رمقون:رمقان
شاعره:سيده مريم هاشمي مصرمي
وطن خاکوم وطن پاکوم وطن روحوم وطن کشتی نوحوم
وطن جونوم وطن خونوم وطن هم آبو هم نونوم وطن کوهمره ی نودونوم
وطن کوهوم وطن مرزوم وطن کوهمره ی پر از دردوم
وطن تحصیل وطن مدرک وطن پراز تحصیل کرده ی بی درک
وطن قلبوم وطن سرخی وطن مهدی سپهسالارسرخی
وطن نخجیر وطن کوه بهمن گیر وطن حاج سردار عالمگیر
وطن مرزوم وطن ارزوم وطن حاج عوض مردم
وطن شاهین وطن شهبازم وطن دربندعبدالله شهبازوم
شاعر:مجید شاهین